شمارش معكوس
سلام عزيز مامان الان كه اينجا نشستم دارم به اون روزي فكر ميكنم كه رفتم آزمايشگاه و آزمايشم مثبت بود اون روز حس عجيبي داشتم باورم نميشد كه ميخوام مامان بشم وفكر ميكردم چطوري بايد نه ماه بگذره اما حالا نه ماه با تمام سختياش ،شب بيداريهاش و انتظارا....از اون روز گذشته امروز آخرين نوبت دكترم بود. و خانم دكتر براي روز پنجشنبه كه ميشه 1390/06/10 تاريخ تولد شما رو مشخص كرد الان تو ايون خونه آقاجون نشستم و دارم به شما و خودم و پس فردا فكر ميكنم و بي صبرانه منتظر ديدن روي ماه شما هستم راستي بابا آريا هم امشب اومده ، و ما كلي خوشحاليم همش با بابايي در مورد اين حرف ميزنيم كه چه شكلي هستي ديگه يه جورايي طاقتمون تمام شده ، عزيزك...
نویسنده :
مامان رزي
0:30